دارم از دست میرم..............

عجیب ترین درختان دنیا

گاهی می شنویم یا در صفحه حوادث روزنامه می خوانیم که پسری به صورت دختر مورد علاقه اش اسید پاشیده یا او را به قتل رسانده زیرا از او جواب رد شنیده است... گاهی هم افرادی به بهانه دوست د اشتن کسی تا مدت ها برایش مزاحمت ایجاد می کند اما چرا فردی که ادعا می کند عاشق یک نفر است و تا پای جان او را دوست دارد، حاضر می شود به او صدمه وارد کند، مزاحمش شود یا حتی جان او را بگیرد؟ در این رابطه با دکتر لیلا بهنام، روان درمانگر گفت و گو کرده ایم.

تجربه های دوران کودکی و دوست داشتن

 

 

تصور ما از عشق و انتخاب همسر آینده، تصوری است که از خانه در ذهن ما شکل گرفته است؛ برای مثال اگر در خانه «طردشدن و عدم پذیرش» حاکم بوده، عشق را این گونه می فهمیم.

 گاهی در عشق، از فضای آشنای کودکی مان می گریزیم. برخی افراد خانواده خود را نپذیرفته اند و همواره مایل به فرار از خانه بوده اند. آنها در تجربه عشق دقیقا افرادی را متضاد با ویژگی های اعضای خانواده انتخاب می کنند. چنانچه فردی در دوران کودکی خود ناکامی زیادی را تحمل کرده باشد یا مطلقا تجربه ناکامی نداشته باشد، شکست عشقی موجب افت اعتماد به نفس در او شده و احساس خشم می کند که ممکن است با انتقام همراه شود.

 

سبک های دوست داشتن

1 – عشق کودکانه: هر معشوقی که شخصیت روانی سالمی داشته باشد از این نوع عشق گریزان است که دارای ویژگی های زیر است:

مرز ندارد: عاشق فکر می کند معشوق باید تماما در اختیار او قرار گیرد و مرزهای روانی طرف مقابل را نیز درهم می شکند.

ایده آلیزه می کند: معشوق به شدت ایده آلیزه شده و واجد قدرت و حمایت کنندگی بسیار فرض می شود.

استفاده از مکانیسم دفاعی «جداسازی»: معشوق در نظر عاشق تماما خوب جلوه می کند با تجربه کوچک ترین ناکامی، معشوق تماما بد شده و عشق پرشور تبدیل به نفرت می شود.

انتظار محبت یک طرفه: این افراد درحالی که انتظار توجه و مراقبت و محبت بی پایان از طرف همسر خود دارند اما حاضر نیستند چنین توقعاتی را برای طرف مقابل خود برآورده کنند.

حس مالکیت دارد: در هر عشق سالمی، مقداری حس تملک وجود دارد اما این پدیده در عشق کودکانه، اساس ارتباط است؛ معشوق حوزه خصوصی عاشق فرض می شود؛ بنابراین کلیه ارتباطات دیگر باید محدود یا حذف شود.

تحمل ناکامی را ندارد: عاشق همانند کودکی رفتار می کند که تاب تحمل «نه شنیدن» به خواسته هایش را ندارد.

2 – عشق بالغانه: فرد عاشق ضمن تمایل به بودن با دیگری به مرزهای روانی طرف مقابل احترام می گذارد. این عشق، شرطی است؛  این پیام که «من تو را تحت شرایط خاصی دوست دارم»، اساس رابطه است، ایده آلیزه نمی کند، واقع بین است و تلاش می کند تمام خصایص منفی یا مثبت طرف مقابل را ببیند.

 

 

دلبستگی اولیه و عشق بالغانه

دلبستگی اولیه که معادل پیوند عاطفی نسبتا پایداری است که میان کودک و مادر، ایجاد می شود؛ این دلبستگی سه سبک دارد:

مادر گرم، مادری است که به نیازهای اساسی کودک پاسخ مفید می دهد و این پیام را به او می رساند که دنیای بیرون امن است و نیازهایت پاسخ داده خواهند شد.

سبک دوم ارتباط نوزاد بامادر، ارتباط توام با دوگانگی است؛ یعنی مادر گاهی گرم است و گاهی سرد. کودک گاهی احساس ایمنی می کند و گاهی احساس تنهایی.

نوع سوم ارتباط فاقد هر نوع گرمی، پاسخ دهی و رفع نیاز است. در این حالت، کودک امنیت را تجربه نمی کند.

افرادی که در کودکی سبک اول رابطه را تجربه کرده اند، در رابطه با همسر خود، بالغانه رفتار می کنند، محبت می کنند و محبت می گیرند؛ بی آنکه نگران از دست دادن باشند اما افرادی که دلبستگی اولیه شان، ناایمن بوده، نگران از دست دادن رابطه اند؛ بنابراین دچار چسبندگی یا احساس مالکیت می شوند.

 

ردپای اختلال های روانپزشکی در عشق کودکانه

افراد مبتلا به بعضی اختلال های شخصیتی، عشقی کودکانه خواهند داشت و واکنش های ناگهانی خشمگینانه از آنها دور از انتظار نیست؛ ازجمله:

اختلال شخصیت مرزی: افراد مبتلا، از مکانیسم جداسازی استفاده می کنند.

اختلال شخصیت خودشیفته: نشانه های این اختلال «اهمیت به خود، خودبزرگ بینی و احساس بی نظیربودن» است. برای فرد خودشیفته، تحمل شکست در عشق، دیوانه کننده است زیرا تصویر تمام و کمالی که از خود دارد فرو می ریزد.

افراد مبتلا به اختلال سازگاری: اختلال سازگاری عبارت است از علائم  احساسی یا رفتاری بیش از اندازه در پاسخ به یک موقعیت استرس زا که فرد نمی تواند آن طور که انتظار می رود با اتفاق پیش آمده، سازگاری کند.

 

 

انسان ها در چه سني شادتر هستند؟ اين سوال جالبي است که ممکن است براي شما هم پيش آمده باشد و تحقيقات اخير به آن جواب مي دهند: 33 سالگي.

در يک نظر سنجي که در وب سايت  Friend reunited   انجام شد،پاسخ 70 درصد از شرکت کنندگان نشان مي داد که اين افراد قبل از سن 33 سالگي هرگز شادي واقعي را تجربه نکرده بودند.

دونا داوسن، روانشناس، مي گويد " افرادي که به سن 33 سالگي مي رسند، ديگر از سادگي دوران کودکي و اضطراب دوران نوجواني رها شده اند اما در عين حال هنوز نشاط و انرژي جواني خود دارند. در اين سن افراد ديگر ساده و بي تجربه نيستند ولي حس واقع گراييشان با نوعي شوق و اميد همراه شده است که به آنها اعتماد به نفس مي دهد."

همانطور که اين سايت اشاره مي کند، حضرت مسيح نيز در سن 33 سالگي به صليب کشيده شد وبه نظر مي رسد که افراد مشهور33 ساله اي مانند کتي هولمز و آدم لووين (موسيقيدان) هم از شادي و موفقيت بسيار برخوردار هستند.

کريستين پوسماتو، 35 ساله، علت اين امر را اعتماد به نفس فرد و توانايي بيشتر او در برقراري روابط عاطفي مي داند

به نقل از سایت العربیه، تونى یعقوب طراح لباس لبنانى براى احلام خواننده ى معروف عرب که یکى از سه داور مسابقات اراب آیدل یا محبوب عرب بود پیراهنى دوخت که ارزش آن 7 برابر ارزش لباس عروسى شاهزاده کیت میدلتون بوده است.

این خواننده که نام کاملش احلام على الشامسى است. در حال حاضر یکى از ثروتمند ترین خوانندگان خاورمیانه و جهان عرب به شمار مى آید. پدر او اماراتى و مادرش بحرینى است.

لباس ویژه اى که احلام در آخرین مراسم از سرى برنامه هاى اراب آیدل پوشیده بود، بر تن این خواننده خوش درخشید. این لباس که 7 برابر لباس عروس دربار بریتانیا (همسر شاهزاده ویلیام نوه ملکه) قیمت داشته است، 1 میلیون و 300 هزار ریال قطرى (معادل 360 هزار دلار امریکا) خرج برداشت.

جنیفر لوپز

جنیفر لوپز :: Jennifer Lopez

جنیفر لین لوپز  با نام مستعار جِی لو زاده ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۹ خواننده، بازیگر، رقصنده، تهیه‌کننده موسیقی، تهیه‌کننده تلویزیونی و طراح مد پورتوریکویی تبار اهل آمریکاست. جنیفر لوپز توسط مجله اقتصادی آمریکایی فوربز عنوان ثروتمندترین بازیگر لاتین تبار اهل هالیوود را به خود اختصاص داد. جنیفر لوپز در فهرست ۱۰۰ شخص پرنفوذ و اثرگذار آمریکایی لاتین تبار، توسط مجله پیپل اِن اسپانول به عنوان نفر نخست برگزیده شد.

او تا به حال با توجه به شهرت و محبوبیتش به عنوان یک ستاره برتر هنری در آگهی‌های پولساز نظیر تبلیغ ادکلن و مدهای گوناگون شرکت کرده و سودهای هنگفتی را به دست آورده‌است. علاوه بر آن او به عنوان یک حامی حقوق بشر و همچنین در رابطه با واکسیناسیون اطفال در بیمارستان کودکان لس آنجلس فعال بوده‌است. جنیفر لوپز کار شغلی خود را به عنوان رقصنده با بازی در مجموعه طنز تلویزیونی لیوینگ کالر آغاز کرد. پس از آن با ظهور در فیلم هیجانی و اکشن قطار پول در سال ۱۹۹۵ به سر زبان‌ها افتاد.

نخستین فیلمی که او به عنوان یک بازیگر کلیدی، ایفای نقش کرد فیلم با ژانر زندگینامه به نام سلنا بود که به سال ۱۹۹۷ ساخته شد، در این فیلم جنیفر لوپز به عنوان یک بازیگر برجسته و متمایز موفق شد جایزه آلما را دریافت کند. فیلم خارج از دید به سال ۱۹۹۸ فیلمی بود که او توانست دومین جایزه آلما را به خاطر نقش آفرینی در آن کسب نماید. پس از آن در فیلم‌های طنز برنامه‌ریز ازدواج، خدمتکاری در منهتن، مایلید برقصیم، و مادرشوهر هیولا به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۱، ۲۰۰۲، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵ نقش آفرینی باکرد. فیلم‌های مایلید برقصیم و مادرشوهر هیولا برای جنیفر لوپز از لحاظ اقتصادی دستاوردی بزرگ محسوب می‌شدند.

با توجه به آخرین آمار، جنیفر لوپز بیشتر از ۲۵ میلیون نسخه از آلبوم‌های خود را در تمام دنیا فروخته‌است. در مسابقه تلویزیونی آمریکن آیدل که مربوط به کشف استعدادهای درخشان در زمینه تک خوانی است، جنیفر لوپز در هیئت داوران فعال می‌باشد. در کانال سی بی اس جنیفر به عنوان نخستین مهمان برنامه «گفتگو» شرکت کرد.

کودکی و نوجوانی

جنیفر لوپز متولد و بزرگ شده محله کَسل هیل در همسایگی برونکس واقع در نیویورک است. مادرش مربی مهدکودک و پدرش متخصص رایانه هر دو پورتوریکویی تبار و کاتولیک مذهب، زاده شهر پونسی در جنوب پورتوریکو می‌باشند. جنیفر لوپز دو خواهر به نام‌های لیندا و لسلی دارد که از میان آنها لیندا دارای شغل روزنامه نگاری است. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس و دبیرستان کاتولیک در برونکس به پایان رساند. از ۱۹ سالگی به شکلی خودآموز به رقص و آوازخوانی پرداخت. در هنگام تحصیل در دانشگاه جنیفر در کنار رقص در باشگاه شبانه منهتن به عنوان شغل پاره‌وقت در دفترخانه‌ای مشغول به کار شد.

شایعه بیمه بدن

در سال ۱۹۹۹ نشریات انگلیسی و آمریکایی اعلام کردند که جنیفر اعضای مختلف بدن خود را در مجموع به ارزش یک میلیارد دلار بیمه کرده‌است. این نشریات مبلغ بیمهٔ سینه های او را ۲۰۰ میلیون دلار، پا و باسن را ۳۰۰ میلیون دلار و مو را ۵۰ میلیون دلار اعلام کردند. لوپز نیز در بیانیه‌ای این گزارش‌ها را خنده‌دار توصیف کرد.

شما بيشتر به چه رنگي تمايل داريد؟ بيشتر ترجيح مي‌دهيد لباس‌هاي‌تان را چه رنگي انتخاب كنيد؟ رنگ محبوب شما مي‌تواند خيلي فراتر از يك سليقه شخصي باشد، رنگ محبوب يك نفر مي‌تواند نشان‌دهنده ويژگي‌هايي در شخصيت او باشد.معمولا هركسي مي‌تواند بگويد كدام رنگ را بيش از همه دوست دارد و اگر هم نگويد مي‌توان از رنگ‌هاي لباس او خيلي چيزها را متوجه شد، مثلا وقتي بيشتر لباس‌هاي فردي آبي است مي‌توان فهميد كه ويژگي‌هاي شخصيتي خاصي دارد. دانستن اين ويژگي‌هاي شخصي هم براي خود فرد زيباست و هم براي اطرافيان،  همه ما دوست داريم درباره خود بيشتر بدانيم،  علاوه بر اين دوست داريم اطرافيان‌مان را نيز بهتر بشناسيم تا رفتارهاي آن‌ها را بهتر تفسير كرده و روش برخورد صحيح با آن‌ها را نيز كشف كنيم.

 

•   مشكي

افرادي كه مشكي را به‌عنوان رنگ محبوب خود انتخاب مي‌‌كنند معمولا روحيه‌اي حساس و هنرمند دارند. هرچند اين افراد چندان درون‌‌نگر نيستند ولي به تمام جزئيات زندگي‌شان توجه مي‌كنند و به راحتي با ديگران شريك نمي‌شوند. آن‌ها مي‌خواهند هر كاري را با تمام جزئياتش انجام دهند. اگر كار تمام نشده‌اي وجود داشته باشد، بهترين فرد براي تمام كردن اين گروه افراد هستند. افراد اين گروه نياز به رهبر دارند به همين دليل بايد به آن‌ها گفت چه كاري انجام دهند. افراد اين گروه فعاليت‌هاي فكري دوست دارند و پيدا‌كردن خطاهاي ديگران براي‌شان سرگرمي است و حتي گاهي مشكلات را پيدا مي‌كنند تا بتوانند آن‌ها را اصلاح كنند.افرادي كه رنگ مشكي را مي‌پسندند افراد احساساتي‌ هستند و خيلي اوقات تصميم‌گيري‌هاي‌شان بيشتر براساس احساسات است تا منطق.

 

•   آبي

اگر رنگ محبوب فردي آبي است، به احتمال فراوان عاشق هماهنگي و هارموني است و ديگران او را فرد قابل اعتمادي مي‌دانند ولي خودش خيلي راحت به ديگران اعتماد نمي‌كند؛ اين گروه افراد بسيار حساس هستند و بسياري از اوقات هنگام تصميم‌گيري احساسات‌شان را وارد كار مي‌كنند؛ هميشه به ديگران توجه و فكر مي‌كنند و گاهي همين توجه زياد موجب مي‌شود تصميمات‌شان را تحت‌تاثير ديگران بگيرند.  افراد اين گروه دوست دارند در مورد همه خوب و مثبت فكر كنند. علاوه بر اين‌ها احساس مي‌كنند ثبات داشتن مهم‌ترين جنبه از زندگي است.

دوست داشتن آبي كم‌رنگ نشان‌دهنده اين است كه فرد دوست دارد همه چيز روي نظم و ترتيب باشد، هر چقدر آبي تيره‌تر باشد نشان‌دهنده دمدمي بودن فرد است.

 

 

•   قرمز

قرمز رنگ اشتياق و علاقه شديد است، رنگ انرژي است؛ قرمز موجب مي‌شود فرد احساس انرژي بيشتري كند، كساني كه عاشق رنگ قرمز هستند به معني واقعي كلمه اهل زندگي كردن هستند يعني از تك‌تك لحظات زندگي‌شان استفاده بهينه مي‌كنند. قرمزها و نارنجي‌ها شخصيت‌هاي پويايي دارند و عاشق فعاليت‌هاي خارج از خانه و هركاري كه مرتبط با مردم باشد هستند، آن‌ها خيلي محكم و مصمم به‌دنبال هدف‌هاي‌شان هستند و از هيچ سعي و كوششي دريغ نمي‌كنند. اين افراد به‌دنبال قدرتند و دوست دارند همه چيز را تحت كنترل خود در آورند، جالب است بدانيد گاهي در معاملات تجاري، يكي از طرفين رنگ قرمز مي‌پوشد تا نقش برجسته خود را بيشتر نشان دهد. تابلوهاي هشدار قرمز هستند به دليل اين‌كه توجه بيشتري را جلب كنند و وقتي فردي قرمز مي‌پوشد بيشتر از همه جلب توجه مي‌كند.

 

 

•  سفيد

كساني كه سفيد را بيشتر از هر رنگ ديگري دوست دارند معمولا افرادي منظم، مرتب و منطقي هستند و احتمالا در زندگي آن‌ها درهم ريختگي زيادي ديده ‌نمي‌شود. اگر فرد مسني اين رنگ را دوست داشته باشد مي‌تواند نشان‌دهنده آرزوي كمال و ايده‌هاي ناممكن او باشد و شايد نشانه اين‌كه به‌دنبال بازيافتن جواني و طراوت از دست رفته است.كساني كه رنگ سفيد را دوست دارند به‌دنبال تجربه چيزهاي جديد و كشف نشده هستند اما بايد حواس‌شان باشد بيش از اندازه به‌دنبال ناشناخته‌ها نروند و بهتر است به‌دنبال هدف‌هايي باشند كه دستيابي به آن‌ها ممكن است.

 

 

•   سبز

كساني كه رنگ سبز را دوست دارند معمولا مهربان و خونگرم؛ وفادار و وظيفه‌شناس هستند؛ اين افراد خيلي رك و بي‌پرده حرف‌ مي‌زنند. براي سبزدوستان مهم است كه ديگران درباره آن‌ها چه فكري مي‌كنند در واقع براي آن‌ها در زندگي آبرو و حسن شهرت بسيار مهم است. آن‌ها زياد افكار خود را به زبان نمي‌آورند اما هميشه براي ديگران يك شنونده خيلي خوب محسوب مي‌شوند و معمولا براي مشورت كردن مشاورهاي خوبي هستند. سبزدوستان دوست دارند به همه كمك كنند و معمولا اين‌گونه افراد را مي‌توان در سازمان‌هاي خيريه زياد ديد.

در كل سبز رنگ التيام است، وقتي به خانه آنها  برويد آنقدر آرامش دارد كه احساس مي‌كنيد در خانه خود هستيد. دوستداران رنگ سبز دوست‌هاي خيلي خوبي هستند چون هم خوش‌گذرانند،  هم مواظب اطرافيان‌شان هستند و هم راز نگه دارند.

 

 

•    زرد

اگر كسي زرد دوست دارد يعني از اين‌كه دانسته‌هاي خود را به ديگران بياموزد و با ديگران شريك شود لذت مي‌برد. براي او خوشحالي ديگران مهم است و با ديدن خوشحالي ديگران خودش هم خوشحال مي‌شود و از زندگي لذت مي‌برد. آن‌ها دوست دارند به ديگران محبت كنند و ببخشند بدون اين‌كه انتظار پاداشي داشته باشند اما خودشان به راحتي محبت ديگران را قبول نمي‌كنند.

 

• قهوه‌اي

اگر قهو‌ه‌اي دوست داريد يعني دوست بسيار خوبي هستيد، تمام تلاش‌تان را مي‌كنيد تا قابل اطمينان باشيد تا بتوان به شما تكيه كرد. معمولا خيلي به‌دنبال چيزهاي زرق‌ و برق‌دار نيستيد و بيشتر از همه داشتن يك زندگي باثبات و آرام براي‌تان مهم است.

 

 

•   صورتي

وقتي فردي صورتي را به ديگر رنگ‌ها ترجيح مي‌دهد يعني معمولا بيشتر اوقات نگران و دلواپس ديگران است، البته اين ويژگي فرد را شبيه فرشته‌ها مي‌كند اما صورتي‌ها بايد بدانند بيشتر بايد به كارهاي خود توجه كنند تا بتوانند در زندگي پيشرفت كنند.

 

•   نقره‌اي

وقتي خانمي رنگ نقره‌اي را دوست دارد نشان‌دهنده اين است كه او به‌دنبال فهم عميق‌تري از احساسات خودش است تا جايي كه در افكار شخصي خود غرق مي‌شود و از دنياي واقعي فاصله مي‌گيرد.

 

•   طلايي يا برنز

خانم‌هايي كه رنگ طلايي دوست دارند جزو افرادي نيستند كه با خيال راحت بنشينند و منتظر شانس باشند. آن‌ها آرزوها و روياهاي بسيار بزرگي دارند و افرادي جاه‌طلب هستند، آن‌ها سعي مي‌كنند تا حد ممكن از زندگي لذت ببرند اما گاهي ممكن است هواي نفس آن‌ها موجب افول‌شان شود و آن‌ها را از برنامه‌شان عقب بيندازد و در نتيجه دچار اضطراب و عقب ماندن از زمان‌شان كند.

 

 

•   بنفش

اگر فردي به بنفش علاقه دارد يعني شخصيتي هنرمند و منحصر به فردي دارد، او براي ديگران احترام فراواني قائل است و تا جايي كه بتواند به افراد مختلف كمك مي‌كند اما گاهي ممكن است متكبر و خودبين شود.براي بنفش‌ها خيلي مهم است كه تلاش كنند روز به روز بهتر شوند، آن‌ها سعي مي‌كنند تبديل به آن شخصيتي شوند كه در ذهن‌شان ايده‌آل است؛ آن‌ها مدام به‌دنبال ياد‌گرفتن و دانستن چيزهاي جديد هستند و معمولا افراد كتابخواني هستند، آن‌ها در زندگي خودشان و ديگران به‌دنبال يافتن جواب‌ پرسش‌هاي‌شان هستند. در كل بنفش‌ها شخصيتي كمال‌گرا دارند، آن‌ها مدام با خود در حال كلنجار هستند چون سخت‌ترين منتقد براي خودشانند.

 

 

رنگ‌هاي اصلي يعني زرد، قرمز و آبي رنگ‌هاي انرژي‌دهنده هستند. در بين اين 3 رنگ، رنگي را كه شما بيش از همه دوست داريد نشان‌دهنده نگرش شما به زندگي است  و رنگي را كه كمتر از همه دوست داريد نشان‌دهنده موضوعاتي است كه تلاش مي‌كنيد از آن‌ها اجتناب كنيد. در اينجا با چند مثال اين موضوع را روشن‌تر مي‌كنيم.

 

• رنگ محبوب شما: زرد
• رنگي كه علاقه نداريد: قرمز

اين 2 رنگ نشان مي‌دهند شما مي‌توانيد ديگران را به‌خوبي درك كنيد اما گاهي همين همدلي مي‌تواند مانعي شود كه شما بهترين تصميم را بگيريد چون بيش از اندازه به نيازهاي ديگران توجه مي‌كنيد.
 

• رنگ محبوب: زرد
• رنگي كه علاقه نداريد: آبي

توانايي شما در تصور كردن و ديدن بسيار بالاست به همين دليل همه چيز را تحت نظر داريد و همين توانايي به شما كمك مي‌كند موفق شويد.
 

• رنگ محبوب: آبي
• رنگي كه علاقه نداريد: زرد

شما خيلي خوب برنامه‌ريزي مي‌كنيد و هميشه براي كارهاي‌تان استراتژي داريد اما مشكل كار شما اينجاست كه معمولا آنچه فكر مي‌كنيد به آن احتياج داريد متفاوت از نياز واقعي‌تان است بنابراين سعي كنيد واقعي‌تر فكر كنيد.
 

• رنگ محبوب: آبي
• رنگي كه علاقه نداريد: قرمز

شما بيشتر محدوديت‌ها را مي‌بينيد تا توانايي‌ها و امكاناتي كه داريد، شما به سختي نيازهاي خود را مطرح مي‌كنيد و به همين دليل گاهي پشتيباني لازم براي رسيدن به آرزوهاي‌تان را به‌دست نمي‌آوريد.
 

• رنگ محبوب: قرمز
• رنگي كه علاقه نداريد: زرد

شما شخصيت كمال‌گرايي داريد كه بيشتر به‌دنبال يافتن عيب‌ها و نواقص هستيد. فكر مي‌كنيد تنها راهي كه شما انتخاب مي‌كنيد درست است. سعي كنيد به ديگران گوش دهيد تا جواب سوال‌هاي‌تان را پيدا كنيد.
 

• رنگ محبوب: قرمز
• رنگي كه علاقه نداريد: آبي

شما استعداد زيادي داريد كه موقعيت‌هاي نامناسب را تشخيص دهيد اما سعي كنيد بيشتر روي كليت هدف خود تمركز كنيد و به جزئيات تكنيكي توجه كمتري نشان دهيد تا مسير درست را پيدا كنيد.